بی آزرم بی حیا، بی شرم، پررو، جری، جسور، چشم دریده، شوخ، گستاخمتضاد: باحیا، آزرمگین، آزرمناک ادامه... بی حیا، بی شرم، پررو، جری، جسور، چشم دریده، شوخ، گستاخمتضاد: باحیا، آزرمگین، آزرمناک فرهنگ واژه مترادف متضاد